اختلال دوقطبی (که پیشتر با نام “بیماری شیدایی-افسردگی” شناخته میشد)، یک اختلال روانی و خلقی مادامالعمر است که باعث تغییرات شدید در خلق، انرژی، الگوهای فکری و رفتار فرد میشود. این تغییرات از چند ساعت تا چند ماه طول میکشند و میتوانند باعث اختلال در فعالیتهای روزمره شوند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی الزاما همیشه در وضعیت شیدایی یا افسردگی نیستند، بلکه میتوانند دورههایی از خلق نرمال را نیز تجربه کنند که به آن “اوتیمیا” گفته میشود.
علائم دوره شیدایی (مانیا):
- افزایش سطح انرژی
- احساس هیجان و خوشحالی شدید
- کاهش نیاز به خواب
- افزایش گفتار و افکار سریع
- رفتارهای تحریکشده مانند خرج کردن بیرویه، قمار یا رانندگی پرخطر
- گاهی همراه با علائم روانپریشی مانند توهم و هذیان
علائم دوره نیمهشیدایی (هیپومانیا):
علائم مشابه مانیا اما با شدت کمتر معمولاً مانند شیدایی باعث اختلال شدید در زندگی فرد نمیشود. در اختلال دوقطبی نوع ۱، حداقل یک دوره شیدایی کامل وجود دارد، درحالیکه در اختلال دوقطبی نوع ۲، فرد فقط دورههای هیپومانیا را تجربه میکند.
اپیزودهای افسردگی
در طول یک دوره افسردگی، فرد احساس غم و اندوه شدید و کاهش علاقه به فعالیتهای معمول را دارد. معمولاً همراه با علائم زیر است:
- خستگی و بیحالی
- کاهش اشتها یا افزایش وزن غیرطبیعی
- احساس بیارزشی یا ناامیدی
- مشکلات تمرکز و تصمیمگیری
- افکار خودکشی یا آسیب رساندن به خود
- بسیاری از افراد دچار اختلال دوقطبی، تجربه هر دو نوع اپیزود را دارند (افسردگی و شیدایی).

علل و عوامل خطر اختلال دوقطبی
علت دقیق این اختلال مشخص نیست، اما عوامل زیر ممکن است در ایجاد آن نقش داشته باشند:
- عوامل ژنتیکی: اختلال دوقطبی یکی از ارثیترین بیماریهای روانی است. بیش از دوسوم افراد مبتلا، حداقل یک خویشاوند درجهیک دارند که دچار این بیماری است.
- تغییرات مغزی: مطالعات نشان داده است که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دارای تفاوتهای ساختاری و شیمیایی در مغز خود هستند.
- عوامل محیطی و استرس: استرس زیاد، از دست دادن عزیزان، مشکلات جدی مالی یا جدایی میتوانند عامل محرک این اختلال باشند. مصرف مواد مخدر و الکل ممکن است علائم این بیماری را تشدید کند.
- هرچند که این عوامل در بروز بیماری نقش دارند، اما فقط داشتن یک سابقه خانوادگی یا تجربه یک حادثه استرسزا به معنای ابتلا به اختلال دوقطبی نیست.
انواع اختلال دوقطبی
- اختلال دوقطبی نوع ۱: حداقل یک دوره شیدایی داشته است. ممکن است افسردگی را نیز تجربه کند، اما برای تشخیص الزامی نیست.
- اختلال دوقطبی نوع ۲: افسردگی اساسی + دورههای نیمهشیدایی (هیپومانیا) نسبت به دوقطبی نوع ۱ افسردگی شدیدتری دارد، اما هیچوقت به شیدایی کامل نمیرسد. برخلاف تصور برخی افراد، اختلال دوقطبی نوع ۲ نوع خفیفتری از نوع ۱ نیست، بلکه یک تشخیص جداگانه است. درحالیکه مانیا در دوقطبی نوع ۱ میتواند شدید و خطرناک باشد، افسردگی در دوقطبی نوع ۲ معمولاً طولانیتر و شدیدتر است.
- اختلال سیکلوتایمیک: نوسانات خلقی مداوم بین هیپومانیا و افسردگی خفیف، حداقل بهمدت دو سال
- اختلال دوقطبی نامشخص: فرد برخی علائم دوقطبی را دارد اما تشخیص قطعی بین انواع دوقطبی امکانپذیر نیست.

تشخیص اختلال دوقطبی
برای تشخیص، پزشک موارد زیر را بررسی میکند:
- سابقه پزشکی و روانشناختی فرد
- انجام آزمایشهای لازم برای رد بیماریهای دیگر، مانند مشکلات تیروئید
- مصاحبههای روانشناختی برای ارزیابی الگوی تغییرات خلقی، سوابق خانوادگی و سایر علائم همراه
- تشخیص صحیح اهمیت زیادی دارد، زیرا اختلال دوقطبی گاهی با افسردگی معمولی، اختلال شخصیت مرزی (BPD) یا حتی اسکیزوفرنی اشتباه گرفته میشود.
روشهای درمان اختلال دو قطبی
درمان این اختلال طولانیمدت بوده و اغلب نیازمند ترکیبی از روشهای مختلف است:
- دارو درمانی: تثبیتکنندههای خلق (مانند لیتیوم، والپروات، لاموتریژین، کاربامازپین)، داروهای ضدروانپریشی نسل دوم (ریسپریدون، اولانزاپین، کوئتیاپین)، داروهای ضدافسردگی در کنار تثبیتکننده خلق (استفاده از آنها بهتنهایی ممکن است باعث شیدایی شود)
- روان درمانی: درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای شناسایی و تغییر الگوهای منفی فکری، درمان بینفردی و تنظیم اجتماعی برای بهبود تعاملات اجتماعی و مدیریت تغییرات خلقی، روانآموزی برای آگاهی فرد و خانواده از این بیماری و نحوه مدیریت آن
- الکترو شوکدرمانی (ECT): برای موارد شدید و مقاوم به درمان دارویی استفاده میشود.
- تغییرات سبک زندگی: کاهش استرس و مدیریت محرکها، حفظ الگوی خواب منظم، ورزش منظم برای تثبیت خلق، اجتناب از الکل و مواد مخدر، حفظ روابط حمایتی و کاهش تنشهای اجتماعی
تفاوت مانیا و هیپومانیا چیست؟
درحالیکه مانیا میتواند مشکلات قابلتوجهی در کار، تحصیل و روابط اجتماعی ایجاد کند و حتی باعث روانپریشی شود، هیپومانیا معمولاً عملکرد فرد را به همان شدت مختل نمیکند.
زمان مراجعه به پزشک
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی متوجه تأثیر شدید نوسانات خلقی بر زندگی خود و اطرافیانشان نمیشوند. ممکن است فرد حس خوبی نسبت به دورههای مانیا داشته باشد، اما دورههای افسردگی شدیدی در پی آن اتفاق میافتد. اگر علائم افسردگی، مانیا یا هیپومانیا را در خود مشاهده میکنید، جهت دریافت کمک به متخصص سلامت روان مراجعه کنید.
عوارض و مشکلات ناشی از اختلال دو قطبی
در صورت درمان نشدن، این اختلال میتواند اثرات مخربی مانند مصرف مواد مخدر و الکل، افزایش خطر خودکشی، مشکلات مالی و حقوقی، مشکلات ارتباطی و اجتماعی و عملکرد ضعیف در کار یا تحصیل بر زندگی فرد داشته باشد.
پیشگیری از اختلال دوقطبی
هیچ روش قطعی برای پیشگیری وجود ندارد، اما میتوان با شناخت علائم و دریافت درمان زودهنگام، اطلاعرسانی به خانواده و دوستان برای شناسایی نشانهها، مدیریت استرس و داشتن سبک زندگی سالم و رعایت دورههای درمانی و مصرف داروها طبق دستور پزشک از شدیدتر شدن آن جلوگیری کرد.
کلام آخر
با درمان و پیگیری مداوم، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی میتوانند زندگی سالم و معناداری داشته باشند. بااینحال، بدون درمان، این بیماری میتواند باعث مشکلات جدی مانند خودکشی، سوءمصرف مواد و کاهش کیفیت زندگی شود. اگر علائمی از اختلال دوقطبی دارید یا احساس میکنید که خلق شما غیرقابلکنترل شده است، حتماً با یک متخصص مشورت کنید.
منابع: clevelandclinic، mayoclinic